به وبلاگ خودتون خوش اومـــــــــــدید
من فاطمه هستـــــــم
امیدوارم از داستان هایی که توی وبلاگ میزارم، لذت ببریـــد.هدف من از این وبلاگ آشنایی با دوستای خوب واستفاده از مطالب خوبشون هست.حتما نظربدین چون علاوه بر جسمم، روحمم شاد میشه.تمام گلهای سرخ دنیا نثار دلهای پاکتون
تبادل
لینک هوشمند
برای تبادل
لینک ابتدا ما
را با عنوان
دلتنگی شبانه
و آدرس
mimini.LXB.ir
لینک
نمایید سپس
مشخصات لینک
خود را در زیر
نوشته . در صورت
وجود لینک ما در
سایت شما
لینکتان به طور
خودکار در سایت
ما قرار میگیرد.
روزی مردی خواب عجیبی دید . دید که پیش فرشته هاست و به کارهای آنها نگاه میکند. هنگام ورود ، دسته بزرگی از فرشتگان را دید که سخت مشغول کارند و تند تند نامه های را که توسط پیکها از زمین میرسند، باز میکنند و داخل جعبه میگذارند .
مرد از فرشته پرسید : شما چه کار میکنید ؟ فرشته در حالی که داشت نامه ای را باز می کرد ، گفت: این جا بخش دریافت است و ما دعاها و درخواست های مردم از خداوند را تحویل میگیریم.
مرد کمی جلوتر رفت . باز تعدادی از فرشتگان را دید که کاغذ هایی را داخل پاکت میگذارند و انها را توسط پیکهایی به زمین میفرستند.
مرد پرسید: شماها چه کار میکنید؟ یکی از فرشتگان با عجله گفت: این جا بخش ارسال است ، ما الطاف و رحمت های خداوند را برای بندگان به زمین میفرستیم.
مرد کمی جلوتر رفت و یک فرشته را دید که بیکار نشسته است . مرد با تعجب پرسید : شما چرا بیکارید؟
فرشته جواب داد: اینجا بخش تصدیق جواب است . مردمی که دعاهایشان مستجاب شده ، باید جواب بفرستند ولی فقط عده بسیار کمی جواب میدهند. مرد از فرشته پرسید : مردم چگونه میتوانند جواب بفرستند؟